سردرگم-از angel dark

 نمیدونم عشق یا نفرت

نمیدونم غم یا خنده

نمیدونم چیه تو نگاه تو

ک گاهی من ازت میرونه

وگاهی بهت میبنده

یروز گرم و پراز عشقی

یروز سرد و بیروحی

یروز عاشق و دیوونه

یروز سخت مثل کوهی

نمیدونم....

شاید تو بگی ک من دیوونم

ک ی ادم  دارم ب هزار شخصیت میرونم

چشام خیس از عشقت

دلم خونه از این نفرت

لبام میخنده از اهت

تنم میلرزه تو سایت

وقتی کنارش بودی

با اون میخندیدی

حالش میپرسیدی

چشمات یچیزایی رو میگفتن

میگفتن دیگه هم نمیبینیم

دیگه مال من نمیشی

دیگه دلخوش نباشم

توعاشقم نمیشی

 شاید چیزی نباش شاید من بیخود حساسم

بدون من چیزی ندارم ک بهش بنازم

ببین بودونبودمن

من و یذهن دیوونست

اره ی عشق ویرونست

ای کاش بری.بری ازمن دورشی

توتاریکی شبام مثل ی جغد کورشی

دوسم نداری نه

حق بامن برو .برو نذاربیشتراز این وابسته شم

اره برو بذار از عشق تو راحت بشم

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[+] نوشته شده توسط angel dark در 14:28 | |